غازها و قوها

یکی بود یکی نبود نزدیک یک جنگل بزرگ کلبه ای بود که زن و شوهری به همراه دختر و پسرشان انجا زندگی می کردند یک روز انهااز خونه بیرون می روند و دخترشان به انها قول می دهد که از برادرش نگهداری کند اما به محض اینکه از کلبه بیرون رفتند دختر برادرش را برمیدارد و به بیرون می رود تا بازی کند،همین که دخترک دنبال بازی کردن خودش بود غازها و قوها برادرش را بر میدارند و….

 

گوینده: مریم نشیبا
نویسنده: علیرضا مجیدی


منبع: ایران صدا

سبد خرید