داستانهای این کتاب به شرح ذیل است:
دروغ مصلحتامیز
در داخل قبر هم نگران است.
دشمن من، وارثِ من است.
از خطر دوری میگزینم.
دو روی یک سکّه
ارث و وارث پادشاه
فرصتی برای قصاص
تبسّم در هنگام مرگ
امیر و بندهای فراری
دودِ دلِ درویشان
درویش و پادشاه
هر چه شاه میگوید، درست است.
دو برادر و دو اخلاق متفاوت
یک بُزِ گَر، گر نماید گلهای را
راز سلامتی
بخشندهتر از حاتم طایی
یا قناعت یا خاک گور
او جمع کرد و نخورد
جوانی که از سفر باز آمد
شاعر و امیر دزدان
روضهخوانِ بدصدا
از نگاهِ مجنون باید لیلی را دید.
سعدی و پیرمرد
کودکی را رها کردم.
قرآن بر سر زبان
معلم و شاگرد تنبل
بلایی که خود خواستم
بُت زلیخا
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.