تاریخ، داستان زندگی گذشتگان است. به کسانی که وقایع تاریخ را مینویسند، “مورخ” میگویند. آنها معمولاً دربارۀ وقایع مهم مانند جنگها، انقلابها و دولتها، مطالبی را ثبت میکنند؛ چون این گونه رویدادها، بر زندگی ملتها تأثیر فراوانی دارد. البته مورخان، به زندگی، رفتار و طرز تفکر افراد عادی نیز علاقهمند هستند.
امروزه ما چنین میپنداریم که وقایع تاریخ، تنها در کتابها ثبت شده است؛ حال آن که در گذشتههای دور، این گونه وقایع دهان به دهان و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشدهاند. قبل از پیدایش کتاب و چاپ، مردم قصههایی درباره شاهان، جنگها، ماجراجوییها، حادثهها و نیز بستگان خود نقل میکردند.
هومر شاعر یونان این داستانها را گردآوری و آثاری همچون ایلیاد و اُدیسه را خلق کرد. برخی از این داستانها به شعر سروده شدند. و همین باعث شد تا مردم شعرها را حفظ کنند و داستانهای آن را به طور کامل به خاطر بسپارند.
ادیبان مصر باستان، وقایع دربار فرعونها و نیز پیروزیهای آنها را ثبت میکردند. بیشتر این وقایع، با خط هیروگلیف روی لوحهای سنگی حک شده است. چینیها، رومیان و یونانیان نیز به تاریخ علاقهمند بودند و نوشتن رویدادهای بزرگ را به طور جدی تعقیب کردند و در مورد چگونگی پیدایش قدرتهای بزرگ، مطالبی را بر جای گذاشتند. در اروپای قرون وسطی’ ، بیشتر مردم، قدرت خواندن و نوشتن نداشتند، و صنعت چاپ نیز اختراع نشده بود. تنها کشیشان و راهبان، کتابهای تاریخی را مطالعه و اسناد و مدارک رسمی را بایگانی میکردند. یکی از این مدارک، کتاب روز رستاخیز (سال 1086 میلادی) بود که بیشتر اطلاعات موجود دربارۀ انگلستانِ زمان نورمنها، در آن ثبت گردیده است. در قرنهای هیجدهم و نوزدهم، درس تاریخ، یکی از رشتههای تحصیلی شد.
مورخان، علاوه بر مطالعۀ کتابهای قدیمی، اطلاعات خود را، درلابهلای بقایای دفن شده و دور از دسترس بشر به دست میآورند. مطالعۀ بقایای پنهان شده را باستان شناسی مینامند. اما تاریخ، تنها به وقایع گذشتههای دور نمیپردازد. خلاصه این که تاریخ، سرگذشت زندگی ماست. آنچه امروزه اخبار نامیده میشود، فردا، تاریخ خواهد بود. بنابراین، مورخان امروزی به رویدادهای زمان حاضر نیز علاقهمند هستند.
آنها با افراد مسن دربارۀ خاطرات گذشته به صحبت میپردازند، و نیز از روی وقایع و رویدادهای بزرگ، فیلم و نوار تهیه و آنها را در آرشیو، نگهداری میکنند.